تاریخ ساخت:2018

نویسنده: شبنم آهنین جان

تعداد صفحات: 523

ژانر:عاشقانه-درام






در باره این رمان:

- دو شب پیش من و کیان تصمیم گرفتیم بریم خونه‌ی شما که در مورد امروز که برمی‌گردین شیراز صحبت کنیم و یه برنامه‌ریزی کنیم. همین که وارد خونه شدیم شکسته شدن یه شیشه به صدا در اومد. همه‌ی ما وحشت کردیم. کیان و کامران به سرعت از خونه بیرون رفتن که بفهمن موضوع از چه قراره ولی بی‌فایده بود چون چیزی پیدا نکردن برامون سوال شد که کی همچین کاری کرده که با صدای جیغ و فریاد یه نفر مو به تنم سیخ شد. همگی از خونه بیرون آمدیم که بدونیم داد و فریاد کیه که شیرین بود. دختره واقعاً دیوونه شده بود. مثل چی اسم تو را صدا می‌زد.

با تعجب گفتم:
- اسم من رو؟
- آره اگه بدونی چی کارا می‌کرد؟ کل همسایه‌ها بیرون اومدن و به شیرین که داشت فریاد می‌زد خیره بودن. کیان رفت پیشش دستشو گرفت ولی شیرین بلندتر فریاد زد که اگه زندگیم نابود شده به خاطر النازه.
در حالی که دستم را روی سرم گذاشتم گفتم:
- وای خدای من، این دختر دیوونه شده.
- از عمد جلوی فریده خانم می‌گفت که پوریا عاشقم بود و الناز ازم گرفتش. الناز حرفای شیرین که درست نیست نه؟

 
دانلود این رمان به صورت pdf